نگریستم
در این کوی به تمای پنجره ها
گشتم به دنبال گمشده ای نایاب
در تمامی لحظه
پوشانده بود کوچه را سایه ای
متشکل از ابرهای سیاه
روشن می شد گه گداری کوی و برزن
با رعد وبرق
در پشت کدامین درب
آیا کلونی به نام دوست باز خواهد شد؟
آیا ..............................
آسمانی شکسته دل
او نیز مرا با باریدنش دلداری می داد
شیشه ها پوشیده شد از باران
من به کدامین نقطه این
کوی بنگرم؟
من کجا..............................
شاعر:مریم فارسی
وای باران باران باران
شیشه ی پنجره را باران شست
ازدل من اما
چه کسی نقش تورا می شوید