نمی دونم چرا؟

 

 

 

نمی دونم  چرا؟

واژه های شعرم 

با اشکانم درهم محو شد

دردهای دلکم شاهنامه شد   

شکستنی هایم شکست 

شیرینی های زندگی تلخ شد 

خنده ها و لبخند ها محو شد  

سکوت زیبای خلوتم را 

هق هق ناپایان گریستنم شکاند 

 می زنم نغمه تلخ رفاقت ها را 

با همان نی، 

 که می نوازد سوز  دل های شکسته را  

کاش 

بین هیچ فرقی این و آن نبود 

رفاقت ها صادقانه بود 

اعتماد ها واقعی بود  

کاش می فهمیدید 

سادگی ها زیباترین نعمت است 

صداقت ها دلنشین ترین  

بیان است 

کاش 

نوشته هایم ............... 

 میزنم نغمه ........................ 

شاعر : مریم فارسی

 

ریتم زندگی.......................

 

زندگی باید کرد 

گاه با یک ساز قشنگ 

می توان آهنگ زد 

آهنگی ساخت زیبا  

با

تلفیقی از آرامی نسیم و آسمان 

از هیا هوی امواج ساحل 

از صدای گریه ها و خنده ها 

از ریتم قشنگ آواز پرنده ها 

از ............... 

خدایا زندگی زیباست  

ولی............... 

خنده ها را نسیم شادی می آورد 

اما صبای ناراحتی گرد غم را بر چهره ها می پاشاند 

نت موسیقی کم است 

زندگی یک طرفه است 

ریتم آن ناتمام 

ولی شاد و غمگین 

هردو باهم همدمن

با هم و بی هم  

ولی................. 

کاش رفاقت ها مثل ............. 

همیشه پایدار می موند 

شاعر: مریم فارسی

هوای این دل ابری

 

 

 

چشمام و سرزنش نکن 

اشکام دیگه صبر ندارن  

دلم و سرزنش نکن 

اون دیگه طاقت نداره  

طاقت این همه درد 

این همه اندوه و الم  رو نداره

هوای این دل ابری 

رعد این همه بغض.................. 

دنیا! دلم ازت گرفته 

خسته ترم از خودت 

خمیده گشتم از درد 

چشمام و مه گرفته  

دیگه ..................  

کاش که می شد 

باهاش بازم 

حرف بزنم 

بهش بگم متاسفم  

بهم بگه که بخشیده 

چشمام و سرزنش نکن 

اشکام دیگه صبر ندارن  

دلم و سرزنش نکن 

اون دیگه طاقت نداره   

............... 

شاعر :مریم فارسی

 

 

   

کهنه فروش قلب شکسته ام و می خری؟

 

کهنه فروش قلب شکسته ام و می خری؟  

بازم دلم گرفته 

هوای این دل ابریست  

چشام  بازم بارونیست 

دلم شکسته تر شد  

شدم سراب بی آب  

شدم تشنه دریا 

بازم از بی وفائی 

بازم از این همه مکر و دورئی 

 چرا دنیا چنین شد؟ 

خدایا 

دیگه دوستم نداری؟ 

بگو: 

ازم خسته شدی باز؟ 

 اگه جوابت مثبت 

چرا من و نمی بری؟  

کهنه فروش 

بهم بگو: 

این دل شکسته 

این چینی پر ترک و می خری ؟ 

خدایا ؟ 

................................. 

شاعر: مریم فارسی

 

 

برایت می نویسم

 

 

خداوندا 

برایت می نویسم 

 از خستگی های زمونه   

از ناگفته های گفتنی

از همون اسرار خاک خورده 

که زمان فرصت گفتن آنها را نمی دهد 

می نویسم 

از غصه های ناتمام 

از هستی و نیستی  

از بودن ها و نبودن ها  

از اشک های ناریخته 

از بغض های نشکسته 

از حسرت ها و ............ 

دلم می خواست بهت بگم  

که من تنها شدم باز 

دلم افسرده از 

نامردمی هاست 

خدایا !

بهم بگو که می شنوی 

بهم بگو.................. 

بازم می خوام  

بهت بگم................. 

بازم می خوام  

برات بنویسم 

تا ببینی کلماتم 

در این نامه غمگین 

چگونه ریتم گرفته 

با قطره های اشک غمگین 

برایت می نویسم...................... 

شاعر:مریم فارسی