مطمئن نبودم ................

مطمئن نبودم 

کاری که کردم 

درست بود یا نه

انتخابم اونی 

که می خواستم هست یا نه

وقتی به خودم اومدم

دیدم تمام قولائی 

که به خودم دادم و فراموش کردم

دیدم کار از کار گذشته

فکرش نمی کردم

یه روزی منم بشم

 اونی که نمی خواستم

اینجا بود که فهمیدم ای وااااااااااااااااااااااای

بازم یه اشتباه بزرگ

بازم یه اتفاق تلخ

بازم اشکای منتظر و ...........

انقدر به خودم مطمئن بودم

که سختی هاش و آسون گرفته بودم

پیش خودم گفته بودم می گذره

دیر یا زود تموم میشه

اما یه دفه به خودم اومدم

و تو آئینه به خودم گفتم

دیدی تموم نشد

دیدی پایه ها مستحکم شد

دیدی ریشه سر دووند و تو غفلت کردی

دیدی با این همه به اصطلاح تجربه

بازم اشتباه کردی 

بازم اونی که آرزوت بود نشد

خودت کجا و دلت کجاست

اینجا بود که یه دفعه شکستم

 همین جا بود که .........


شاعر: مریم فارسی