زندگی قفس تنگی است

 

نوشتم برگ برگ زندگی را  

نوشتم خاطرات گفته و نگفته ام رو

نوشتم از احساسات سنگی  

نوشتم از دل های ابری 

نوشتم دونه دونه دردها رو 

نوشتم  پرسشای بی جواب و 

نوشتم خاطرات تنهائی ام را 

شکوندم بودن و دلبستگی رو 

نوشتم روی هر برگ پائیزی 

قصه هائی از 

 جدائی  

بی وفائی 

نوشتم از قفس تنگ زندگی 

به خاطر می سپارم 

تلخی ها رو 

شاعر: مریم فارسی

 

آرزو

 

 

آرزو داشتم که فریاد  بزنم 

سکوتم بشکنم و داد بزنم 

کاش می شد پر بکشم به آسمون 

بگم دردهام به همزبون 

کاش می شد بغض گلوم بشکنم 

دردهای تو سینه ام و خالی کنم 

کاش که بود کنار من یه هم سفر 

کاش که بود کنار من یه همنفس 

که من از روی عشقی ناب بخواد 

نه از هوس! 

اینا همه فقط یه رؤیا بود 

 اما قشنگ 

پشت پرده رؤیاهام، 

 صحنه ای بود از: 

 حقیقتی تلخ 

شاعر:مریم فارسی