دلها همه فرسوده
کمرها هم خمیده
اشکا همه خشکیده
چرا اینگونه گشته
دردها همه زیاده
اما همدرد نایاب
هم صحبتی نمانده
دنیا خرابه گشته
ساقی بی می نشسته
دگر شادی نمانده
همه جا غصه گشته
تنهائی قانون شده
خنده یک رؤیا شده
گاه باید خندید
به تمام غصه ها و قصه ها
گاه نیز باید
سکوت را پیشه کنیم
شاعر: مریم فارسی
سلام
خوبی؟
قشنگ بود
عاشقم عاشق پرکشیدن و از دنیا رها شدن
عاشق دل کندن و رفتن و از همه جدا شدن
عاشقم عاشق پر زدن به آسمون
رد شدن از آدمای نامهر بون
دوس دارم از قفس زندگی آزاد بشم
دوس دارم مثل قاصدک همسفر باد بشم
سلام
خیلی وقت از ما یادی نمی کنید
به قول شعرتان
دردها همه زیاده
اما همدرد نایاب
هم صحبتی نمانده
....
خیلی زیبا نوشتید .
با آپ
""کوچه های تاریک ...
منتظر حضورتان هستم
سکوت سرشار از نگفته هاست...
سلام مریم عزیز
اما تو سکوت نکن...حداقل روی کاغذ سکوت نکن...
لذت بردم.
هفته خوبی داشته باشی.
سلام مریم جان . ازت خبری نیست . امیدوارم شاد باشی
به ما هم سری بزن .
دلتنگتیم
سلام مریم خانوم
با " شکلات " به روزم .
خنده تلخ من از گریه غم انگیزتر است, کارم از گریه گذشته ! از آن میخندم
قشنگ بود مریم جان
زندگی تاریک نیست
گاه سایه ای از غم ست
آسمان دل و را ابری می کند
گاه هم یک موجی از ناراحتی
شب را مهمان روز میکند..........
..................
.........
زندگی فرصتی است برای یک لحظه ماندن
زندگی عبور ثانیه ها ست
زندگی عبور احساسات است
وقتی احساست رفت
دیگر نمی تونی اون احساس رو و اون ثانیه رو برگردونی
همه دنیا هم جمع بشن دیگر محال است
این قانون زندگی است ...
آری همین است قانون زندگی
((دنیا خرابه گشته
ساقی بی می نشسته
دگر شادی نمانده
همه جا غصه گشته
تنهائی قانون شده))
قاون قانون ...
قاون ثانیه ها همه رو به جلو هست
سلام مریم خانم .
شعرت زیبا بود ... نا گفته های نهفته در سکوت خیلی هاست ...
امیدوارم دلت همیشه شاد و لبت خندان .
سلام مریم جان . خوبی ؟ خیلی باحال بود . دردناک برای دل و روح مرده آدم ها .
چرا آپ نمیکنی ؟
گاهی دلم !!!!!!!!!!!!!!!!
حرف های ناگفتنی دل در کنج دلتنگی را باز گو میکنم تو هم بیا دلتنگیت رو بگو.
از تنهایی به میان مردم می گریزم
و
از مردم به تنهایی پناه می برم.