ای هم صدای هستی
این قلب و تو شکستی
رفاقت و ربودی
صداقت و شکوندی
اما دروغ کاشتی
با اینکه با تو بودم
نمکدون و شکوندی
چشمه اشک رو باختم
نمی پرسی چه طوری؟
نمی دونی چه جوری؟
فکر میکنم که بار آخری
تو زندگی رو نباختی
خود من بودم
دیگه نشد بهت بگم ..............شاعر: مریم فارسی
مطالبت جالبه زیباست
بخوانم و نظربده مرسی
سلام گلم آهنگ وبلاگم یه دل شکوندم از علی عبدالمالکی هست.وب زیبایی داری موفق باشی لینک شدی.
کس نیست دراین گوشه فراموش تر از من
وز گوشه نشـــینان توخـــــاموش تــــر از من
هر کس به خیالیست هم آغوش و کسی نیست
ای گل به خیال تو هــــــم آغوش تــــر از من
می نوشد از آن لعل شفقگون همه آفاق
اما که در این میکده غم نوش تر از من
افتاده جهانی همه مدهوش تو لیکن
افتاده تر از من نه و مدهوش تر از من
بی ماه رخ تو شب من هست سیه پوش
اما شب من هم نه سیه پوش تر از من
گفتی تو نه گوشی که سخن گویمت از عشق
ای نادره گفتار کجا گوش تر از من
بیژن تر از آنم که بچاهم کنی ای ترک
خونم بفشان کیست سیاووش تر از من
با لعل تو گفتم که علاجم لب نوشی است
بشکفت که یارب چه لبی نوش تر از من
آخر چه گلابی است به از اشک من ای گل؟
دیگی نه در این بادیه پرجوش تر از من!!
استاد شهریار
سلام مریم فارسی ...
شعرات مثل همیشه زیبا و پر از حس نابت ...
فوق العاده بود ...
پاییزت مبارک، منم به حرمت پادشاه فصل ها آپم
سلام
خوبین؟
شعر خیلی زیبایی بود هم رینم خوبی داره
هم خیلی زیباست
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام مریم خانم خوبین
شهادت مولا بر شما تسلیت باد
منم دعا کن
به منم سر بزن
یاعلی
سلام دوست عزیز .خسته نباشید وبلاگ زیبایی دارین تبریک میگم.[گل] خوشحال میشم به کلبه ی کوچیک منم سری بزنید..منتظرم [گل]
تنها بهانه ام
برای روز های زرد و خیس
نگاه خدا و
دست های تو بود!
جا مانده ام :
میان دست های خدا و
نگاهــــ تــــ..
گاهی رفتن
برای همیشه می رود
و ماندن
می ماند برای همیشه ی ما !
حالا
تو رسیده ای
راه مانده است
و ماییم
که پا به پای پاییز
زرد خواهیم شد ...