خدایا صدام بشنو
بشنو که من خسته ترم
جدا شده ز دعوتم
بشنو که بی یار منم
بشنو که دل شکسته ام
ببین که قطره های غم
توی چشام حلقه زده
ببین دیگه نا ندارم
امید به دنیا ندارم
منم همون خنده به لب
اما چی شد؟
شبم شکست
خورشید غم غروب نکرد
آسمون دلم دیگه
رعدی ز شادی ها نزد
خدایا
بشنو که من دیگه
تنها ترینم
بشنو که من رفتنی ام
دارم میرم
..................
شاعر: مریم فارسی
تنهایی وجود خارجی نداره مثه تاریکی وقتی نور نباشه می گیم تاریکیه ولی ما می تونیم با نور حتی یه کبریت عوضش کنیم ولی ما نمی تونیم نور از بین ببریم چون وجود خارجی داره.
به تنهاییات قدرت نده تنهایی زیبا نیست هیچ وقت قهرمان های داستان ها کسایی نبودن که تشدید کننده یک چیز بد و ناراحت مننده اند اونایی بودن که از بین برنده یا تغییر دهندهان.
تو قویی ای چون می تونی احساست و بیان کنی پس تغییر بده نه تشدید.
می شنودحتمامی شنود!
میگه که میخوام برم
یواش یواش
....
میگم که داری همش حرف از رفتن میزنی این خوب نیس
باید موندو سوخت و ساخت این است تقدیر زندگی ما
سلام
اول ازهمه ممنونم ازاینکه به لاگم سرزدی
شعرات خوبن این یکی ازهمه بهتر بود
منم یوقتایی شعر میگم البته چندتاشوگذاشتم تولاگ اگه بشه بهش گفت شعر
خوشحال میشم بخونیدشونظربدین
سلام واقعا ازتون ممنونم که اومدین ونظردادین
خیلی خوشحال شدم که اشتباهاتموگفتین
نمیدونم چجوری تشکرکنم
اشتباهاتم ودرست کردم
خوشحال میشم بازم بهم سربزنین