شنیدم و شکستم

 

 

 

شنیدم و شکستم 

چشمه چشمانم خشکید  

گره های فشرده در گلویم ماند 

من ماندم و دنیای غم 

یکی دیگر هم از بین ما رفت  

من ماندم دنیائی از خاطرات و حسرت 

کم مانده اند ........................

من چه کنم؟ 

خدایا تو که به یک باره غصه های بی شمار را به من میدهی 

چرا درمانی برای آن نمی گذاری؟
شاعر:مریم فارسی

نظرات 2 + ارسال نظر
سپیده چهارشنبه 18 فروردین 1389 ساعت 23:39 http://mynotebook.blogsky.com

نمی دانم انسان هاتاوان چی رامی دهند!

شیدای شمیم پنج‌شنبه 3 تیر 1389 ساعت 01:00

موفق باشی گلکم...
امیدوارم هیچ وقت حالی که من امشب دارم رو نداشته باشی و حسی که من امشب تجربه کردم رو تجربه نکنی.

دوست داشتی تو هم طرفای ما بیا.

فعلا...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد