روزگاری
در این دنیا
شادترین بودم
روزگاری
در این دنیا
خنده های از ته دل
و
لبخندهای دلنشینی
بر لبها و صورتم آشکار بود
روزگاری
در این دنیا
اخم را بلد نبودم
اما اکنون
گریه هایم
نهفته در چشمانم
اشک هایم خشکیده
فریادهایم به سکوتی مبهم تبدیل شده
دوستانم همه
فراموشم کردند
من کنون کجای دنیا هستم
آیا کسی به یاد من هست؟
چرا
همه
مرا کنار گذاشتند
خدایا تو نیز مرا کنار نهادی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من دگر امیدم را نا امید کردند
خواهم رفت ------ رفتنی نزدیک است --------- اما هیچ کس نخواهد فهمید کجا و چه وقت؟
شاعر: مریم فارسی
سلام دوست عزیزم
خسته نباشی و ممنون
منم در قسمت پیوندها ردیف 1۳1 لینکوندمتون لطفا در نظر سنجی و خبرنامه هم شرکت کنید و اگر مایلید آدرس وب منو به دوستانتون بدهید
موفق باشید
http://bamaze88.blogfa.com/
alirezakhan2005@yahoo.com
سلام مریم عزیزم
مطمئن باش خداازبس بهت نزدیکه که نمیتونی به وضوح حضورش حس کنی.کافیه یه کم به ندای قلبت گوش بدی.با آرامش.اونوقت واضحتر ازهرجیزحس میکنی خداتوقلبت نزدیکتر ازهمه کنارته عزیزم.
سلام مریم جان
خدا قهر می کنه اما نمی ره.سعی کن باهاش آشتی کنی
مطمئنی کسی به یادت نیست؟
فکر میکنی تو این دنیا کسی یا کسایی نیستن که ناشده یه روزشون بدون نام تو بردن و یاد تو کردن شب بشه.
به نظرم کمی بیرحمانه تر از قاضیان این دیار قضاوت میکنی!