سکوتی می کنم بالاتر از فریاد........................

 

 

روزگاری  

در این دنیا 

شادترین بودم   

 

روزگاری  

در این دنیا 

خنده های از ته دل 

          و  

لبخندهای دلنشینی  

بر لبها و صورتم آشکار بود 

 

روزگاری  

در این  دنیا  

اخم را بلد نبودم 

 

اما اکنون 

گریه هایم  

نهفته در چشمانم 

اشک هایم خشکیده  

فریادهایم  به سکوتی مبهم تبدیل شده 

دوستانم همه 

فراموشم کردند 

من کنون کجای دنیا هستم 

آیا کسی به یاد من هست؟ 

چرا  

همه  

مرا کنار گذاشتند 

خدایا تو نیز مرا کنار نهادی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ 

من دگر امیدم را نا امید کردند 

خواهم رفت ------ رفتنی نزدیک است ---------  اما هیچ کس نخواهد فهمید کجا و چه وقت؟ 

شاعر: مریم فارسی 

نظرات 4 + ارسال نظر
داش علی شنبه 28 آذر 1388 ساعت 14:47

سلام دوست عزیزم
خسته نباشی و ممنون
منم در قسمت پیوندها ردیف 1۳1 لینکوندمتون لطفا در نظر سنجی و خبرنامه هم شرکت کنید و اگر مایلید آدرس وب منو به دوستانتون بدهید
موفق باشید
http://bamaze88.blogfa.com/
alirezakhan2005@yahoo.com

رها یکشنبه 29 آذر 1388 ساعت 00:08 http://galarezan.blogfa.com

سلام مریم عزیزم
مطمئن باش خداازبس بهت نزدیکه که نمیتونی به وضوح حضورش حس کنی.کافیه یه کم به ندای قلبت گوش بدی.با آرامش.اونوقت واضحتر ازهرجیزحس میکنی خداتوقلبت نزدیکتر ازهمه کنارته عزیزم.

نشمیل یکشنبه 29 آذر 1388 ساعت 18:44 http://nasrenamozoon.blogfa.com

سلام مریم جان
خدا قهر می کنه اما نمی ره.سعی کن باهاش آشتی کنی

شیدای شمیم پنج‌شنبه 3 تیر 1389 ساعت 00:40 http://www.seven50.blogfa.com

مطمئنی کسی به یادت نیست؟
فکر میکنی تو این دنیا کسی یا کسایی نیستن که ناشده یه روزشون بدون نام تو بردن و یاد تو کردن شب بشه.
به نظرم کمی بیرحمانه تر از قاضیان این دیار قضاوت میکنی!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد