خدایا چگونه با تو هم کلام شوم
که به سخنانم گوش دهی
چگونه با تو سفره دل باز کنم
تا پای درد دلهایم نشینی
چگونه از تو به تو شکایت کنم
که این همه اشتباه انجام داده ام
اما باز هم هوای من را داری ؟!
چگونه باید قدر دان محبت هایت شوم
که در بدترین لحظات خوشحالم میکنی
منی را که همیشه ناراحتت کردم
چگونه بدانم که کنون سخنانم را می شنوی؟
من کنون با کدامین نحو با تو سخن گویم
تا بدانم تعداد بغض هایم را می دانی
و علت آن را فهمیدی ؟
چگونه باید با تو به صحبت نشینم
تا تو نیز با من سخن گوئی؟!
خدایا !
آیا باید من نیز همانند موسی و عیسی باشم
یا همین بنده بودن کافیست ؟
چرا آنها مستقیم با تو هم کلام بودن
اما من نیستیم
مگر همه ما بندگان تو نیستییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییم؟
خدایا چگونه پیشت بیایم؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خدایا باز هم با تمام این سخنان
قدردان و شاکی از تو ام
چون...................................
شاعر:مریم فارسی
سلام مریم جان شعر قشنگی بود مثل همیشه زیبا که نشان از پاکی دل میباشد.
قسنگ بود.