من رو به پایانم

 

 

 

دیوانه ای گریانم 

به دنبال 

دریچه ای به روی راهی؛ بی پایان به سمت آسمان 

چرا این پلکان به پایان نمی رسد 

خدایا تا کی می خواهی مرا در انتظار آمدن به سمت خویش نگه داری 

خدایا دلم برای دیدنت تنگ است  

خدایم  قطعات پازل دلم دیگر نایاب است 

جور کردن این شیشه شکسته غیر  ممکن شده. 

خدایا می خواهم بیایم به سویت 

خدایا اگر رغبتی در پذیرش من در این دنیا نیست  

پس خودت بگو من در کجای این دنیا قرار گرفته ام 

در کدامین نقطه زندگی و امید؟ 

با این همه نا امیدی و ناراحتی برای ادامه زندگی 

خدایا اگر قرار بود دوستم نداشته باشند  

پس چرا من به دنیا آمدم با این همه ناراحتی؟ 

 خدایا به من بنگر ؛آیا مرا می بینی؟  

اشکهایم خشکیده---امیدم نا امید

من همان رودخانه خروشانی هستم که جلوی خروشان بودنش را با سد گرفتند. 

 و اینک مبدل به مردابی راکدم 

من رو به پایانم  

شاعر:مریم فارسی

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد